روز قسمت
 
پسرک عاشق تنها
سلام به همه دوستان گلم من حسین عطایی متولد 14 بهمن 1369 در مشهدم این وبلاگ شخصیم تو فضای مجازی امیدوارم خوشتون بیاد ارادتمند .حسین عطایی ....
 
 

روز قسمت بود.خدا هستي را قسمت مي كرد.خدا گفت چيزي از من بخواهيد.هرچه كه باشد شما را خواهم داد.سهمتان را از هستي طلب كنيد زيرا خدا بسيار بخشنده است.

و هركه آمد چيزي خواست.يكي بالي براي پريدن و ديگري پايي براي دويدن.

يكي جثه اي بزرگ خواست و آن يكي چشماني تيز.يكي دريا راانتخاب كرد و يكي آسمان را.

در اين ميان كرمي كوچك جلو آمد و به خدا گفت: من چيز زيادي نمي خواهم. نه چشماني تيز و نه جثه اي بزرگ.نه بالي و نه پايي نه آسمان و نه دريا.تنها كمي ازخودت،تنها كمي از خودت را به من بده.

و خدا به او كمي نور به او داد.

نام او كرم شب تاب شد.

خدا گفت:آن كه نوري با خود دارد بزرگ است حتي اگر به قدر ذره اي باشد.

تو حالا همان خورشيدي كه گاهي زير برگي كوچك پنهان مي شوي.

و رو به ديگران گفت:كاش مي دانستيد كه اين كرم كوچك بهترين را خواست.زيرا كه از خدا جز خدا نبايد خواست.

هزاران سال است كه او مي تابد.روي دامن هستي مي تابد.وقتي ستاره اي نيست چراغ كرم  شب تاب روشن است چراغ كرم شب تاب روشن است و كسي نمي داند كه اين همان چراغي است كه روزي خدا آن را به كرمي كوچك بخشيده است.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, :: 1:31 :: توسط : حسین عطایی

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
داستان عاشقانه زیبا و غمگین- حتما بخوانید آیا این هم عشق است؟ یا زمانی بوده و دیگر نیست؟ پیشنهاد یک مرد به یک زن دلم برایت تنگ شده .... دل نوشته گرفته دلم دل نوشته دل نوشته داستان کما ماجرای شگفت انگيز استقامت يك كوهنورد مورچه و عسل میخواهم معجزه بخرم! روز قسمت ناشنوا نجات عشق
آرشيو وبلاگ
نويسندگان